خوش گذرونی...

سلاااااااااااااااااااااامممممممممممم

این روزا سرم شلوغ پلوغ بود زیاد نشد بیام نت و این خونه مجازی رو آپ کنم!

با بچه های دوران دبیرستان قرار گذاشتیم بیرون که همدیگرو ببینیم.

با یه سریشون هنوز رفت و آمد دارم اما بعضیاشونو خیلی وقته ندیده بودم

عالی بود خیلی خوش گذشت

رفتیم پارک لاله رو منور کردیم

مرور خاطرات,تعریف از دوران دانشگاه, جک و پانتومیم...

وای که چقدر سر این پانتومیم خندیدیم. یه چیزایی که نمیشد در ملا عام بازیشون کرد

مثلا رفته بودیم قسمت جنگلی پارک که زیاد شلوغ پلوغ نباشه ولی...

کلی عکس انداختیم و رفتیم تاب و سرسره! هیچ بچه ای نبود همه آدم بزرگا داشتن با وسایل بازی میکردن که ناغافل نگهبان پارک اومد و هی سوت میکشید که ماهارو بیرون کنه از پارک بچه ها!

مگه ما دل نداریم خب!!!

بعدشم رفتیم رستورانو گذاشتیم رو سرمون

غذا رو خورده بودیم و نشسته بودیم.خیلی شلوغ بود و باید سریع میزو خالی میکردیم ولی ما عین خیالمون نبود تا یه گارسون اومد بالاسرمون زل زل نگاه کردن

ماهم بروی مبارک نمی اوردیم

ولی دیدیم اگه همینجوری پیش بره پرتمون میکنه بیرون خودمون دخمله خوب اومدیم بیرون




یه روز دیگه با بروبچ دانشگاه رفتیم کوه ( درکه )

قرارمون 8 صبح آریاشهر اما به لطف دیر اومدن بعضی دوستان 9:15 بود راه افتادیم سمت درکه

یه 2_3تا نخاله هم بینمون بود ولی کلا خوش گذشت.

میخواستم کنار رود عکس بگیرم ولی یکی از بچه ها که لیدر بهش میگفتیم هی میومد پشت سرم نمیزاشت تکی عکس بگیرم

کلا تو عکس همه بچه ها بود. میخواستم برم یه طرف دیگه که افتادم تو رود

لیدرهم داشت یکی دیگه رو اذیت میکرد که دستش خورد به گزنه ها و کبود شد

منم کلی بهش خندیدم.دلم خنک شد.

اونجا سر یکی از پیچ ها یه عکاسی هست که با دوربین عهد قجر عکس سیاه سفید میندازه! خیلی ساله که اونجاست.عکس دسته جمعیمون خومشل شد

رفتیم نشستیم تو رستوران دیزی زدیم به بدن با دوغ محلی + هندونه به عنوان دسر

اونجا کنار تختمون یه سری گردو تازه ریخته بود یکی از بچه ها چندتا برداشت

تازه داشت بهمون مزه میداد که صاحب رستوران اومد دعوامون کرد که اگه سگ گازتون میگرفت کی باید جواب میداد؟ این چه کاری بود؟ ....

تو منو زده بود کشک بادمجون با گردو. ما گفتیم آقا کشک بادمجون میخوریم بدون گردو اینکه دیگه ناراحتی نداره خو ( این قضیه مال قبل از ناهار خوردنمون بود )

دیدیم یارو بیخیال نمیشه قاطی کردیم گفتیم ما میریم

دید به نفعش نیست 70_80 هزار تومن ضرر کنه خودش شروع کرد به عذرخواهی که منظوری نداشتم فقط نگران خودتون بودم و ... از این حرفا

آلوچه هم خوردیمو وسایلو جمع کردیم اومدیم خونه.



این هفته هم با دوستان هم محله ای رفتیم فشم

سرد بود.منم یه نیمچه سرمایی خوردم.

انقدر هله هوله و سالاد الویه خوردم تا چند روز حالم بد بود!!!

هوای خوب آدمو شکمو میکنه دیگه

اونجا درخت گردو بود اما من که جرات نزدیک شدن بهشو نداشتم!

حالا هرموقع گردو میبینم یاد اون اتفاق میفتم و کلی میخندم



* خیلی خوبه آدم وارد محیطی یا جمعی میشه جنبه داشته باشه و ... بازی در نیاره


* دستم سر شد انقدر گوشی رو نگه داشتم!!! 


* خدا هیچ شاگردی رو محتاج استاد نکنه! خودمو کشتم تا فقط یه نمره بگیرما! دریغ


* بعداز یک سال عروسی دعوت شدیم شهرستان وسط هفته! آخه چرا با احساسات من بازی میشه؟! خب من عروسی دلم میخواد برم شلوغ پلوغ کنم


* فعلا تا بعد





بعدا نوشت: تولد دوست خوبم آقا امین فردین هستش

تولدت مباااااااااااااااااارک



مهربون باشیــــــــــــــــم

هرچقدر که توی ماه رمضون خونه نشین شدم این یه هفته جبران کردم و همچنان ادامه داره این تلافی...

فقط این وسط امتحانای دانشگاه قوز بالاقوز بودن که بالاخره به اتمام رسید!

یکشنبه 20دقیقه دیر رسیدم سر جلسه! هواااااار از این ترافیک!

دیدید جاهایی که چراغ نیست و میخوای از خیابون رد بشی 99% راننده ها سرعتشونو 2برابر میکنن؟؟؟؟؟؟ راننده های ... بــــــــــــــــــوووووووووووووووووووووووووق!

حتی دستمو بلند میکردم که وایستن انگار که نه انگار!

بالاخره یه عمو پلیس مهربون اومد منو از خیابون رد کرد


* واه واه حالا انگار کلاس زبانشون چـــــــــــــی هست!!! ثبت نام کن حداقل یکسال دیگه نوبتت میشه!!!


* اول خودت برو یه سرو گوشی آب بده بعدش دوستاتو ردیف کن بردار ببر!!!

افتضاح * افتضاح   !!!!!!!!!!


* مثلا قرار بود کفش بخرم. اومدم خونه! مامان: کفش گرفتی؟

کیف نشونش میدم!!!

مامان: این چیه؟ مگه کفش نمیخواستی؟باز تو کیف خریدی؟

بابا : کمدت داره میترکه از این همه کیف!

داداش: این همه کیف میخوای چیکار؟

کیفو کوبوندم وسط اتاق!

ولی از اونجایی که خیلی پرووو تشریف دارم فردا میرم یه کفش اسپرت همرنگ کیفم میخرم


* - تو آدم بشو نیستی!

غوغا: نه! همین  حوا میمونم

- بچه پرررررو! همیشه یه جواب تو آستین داری!


* فقط یه کم. یه کم به هم دیگه بها بدیم. به حقوق هم احترام بزاریم

یه ذره از این خودخواهیه کم کنیم.

وقتی با هم مهربون باشیم دنیا هم قشنگتره!

همگی این چیزا رو میدونیم اما گاهی یادمون میره...

من دارم تمرین میکنم! که بهتر بشم!

ایندفعه دیگه نمیخوام بزنم زیر قول و قرارم...

نمیخوام یادم بره شب قدر... زیر بارون... قرآن روی سرم...

چه پیمانی با خدای خودم بستم

دغدغه های امروز...

سلااااامممممممممم و صد سلاااامممممممم به همه دوستان عزیز و محترم

چند روزیه که به وب دوستان نیومدم و از همینجا عذر خواهی میکنم

تو این روزای آخر ماه مبارک خیلی بی حال شدم مامانم میگه: روزه بردتت!!!

البته امشب بعد از 2 هفته دارم آهنگ گوش میدم و حالم بهتره!

خب هرچیزی جای خودشو داره دیگه. موسیقی هم به وقتش خیلی انرژی + میده


* خدا کنه بعد ماه مبارک همه مردم همینجوری با هم مهربون باشن!!!!


* وقتی کسی با کل فامیل قطع رابطه میکنه  و هرچقدر سعی میکنی این صله رحم رو بجا بیاری ولی اون آدم بشو نیست! باید چه کرد؟؟؟

دلم میخواد نی نی شونو ببینم...


* بیشتر جوونای فامیل که همسن و سال داییم هستن دارن ازدواج میکنن!!!

من زندایی میخوااااااااااااااااااااااااااااااممممممممممممممممممممممممم

دایی ته تغاری گلم

از الان با دختر خاله جان کنتاک داریم کی رقص چاقو کنه؟؟؟؟؟؟؟؟


* فکر نکن خیلی آدم گنده ای هستی به دلیل شغلی که داری!

ایشالله موفق تر بشی ولی امیدوارم جنبه خودت رو بالاتر ببری!


* وااااااااااایییییییییییی شنبه امتحان دارم + دوشنبه و سه شنبه


* دلم برررررررف میخواد! یهمو هوس کردم دیگه چه میشه کرد!


* دوستاااااااااااااای گلمممممممممم

مواظب خودتون باشید